اینجا برای از تو نوشتن هوا كم است!دنیا برای از تو نوشتن مرا كم است اكسیر ِ من !نه این كه مرا شعر تازه نیستمن از تو می نویسم و این كیمیا كم استسرشارم از خیال ولی این كلاف نیستدر شعر من حقیقت یك ماجرا كم استتا این غزل شبیهِ غزل های من شودچیزی شبیهِ عطر ِ حضور ِ شما كم استگاهی ترا كنار خود احساس می كنماما چقدر دلخوشی ِ خواب ها كم استخون هر آن غزل كه نگفتم به پای ِ تستآیا هنوز آمدنت را بها كم است"گاهی دلم برای خودم تنگ می شود" گئتمه بیر دایان بویووا باخیم خدایا خودت بر حال ما اگاهی. شـوقـیـله سنین بـاشی وه مین یؤل دولانان یار كم ,ِ ,تو ,غزل ,نوشتن ,شعر ,كم است ,از تو ,برای از ,تو نوشتن ,اینجا برای
!دنیا برای از تو نوشتن مرا كم است
اكسیر ِ من !نه این كه مرا شعر تازه نیست
من از تو می نویسم و این كیمیا كم است
سرشارم از خیال ولی این كلاف نیست
در شعر من حقیقت یك ماجرا كم است
تا این غزل شبیهِ غزل های من شود
چیزی شبیهِ عطر ِ حضور ِ شما كم است
گاهی ترا كنار خود احساس می كنم
اما چقدر دلخوشی ِ خواب ها كم است
خون هر آن غزل كه نگفتم به پای ِ تست
آیا هنوز آمدنت را بها كم است
"گاهی دلم برای خودم تنگ می شود"